رویکرد نمایشنامهنویسان به آثار مهم ادبیات داستانی همواره این فرصت مغتنم را فراهم آورده است تا از یک سو مخاطبان بار دیگر با این آثار بزرگ رو در رو شوند و از سوی دیگر ــ در چرخش ادبیات به نمایش ــ ظرفیتهای نمایشی این آثار عیان شود. نمایشنامهی مضحکهنامهی دُنکیشوت لامانچایی را خوانش یا «بازخوانی» نام نهادهایم، از آنروی که این نمایشنامه اقتباس صِرف از رمان جاودان «سروانتس» نیست، بلکه نگرشی است از زاویهای دیگر به آن رمان. در این بازخوانی، با حذف قهرمان اصلی رمان، این امکان فراهم آمده است که کل داستان رمان بهصورت بازی گروهی برای گروه دیگر درآید. اینجا دیگر تعریف سادهی داستان رمان «سروانتس» بهصورت نمایش برای مخاطبان مدنظر نبوده، بلکه تلاش شده است تا اثر در تعریفی نمایشی در برابر دیدگان مخاطب قرار گیرد.
0 از 5